پیشنه و ادبیات نظری بهداشت روانی و سلامت روانی
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 44 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 31 |
پیشنه و ادبیات نظری بهداشت روانی و سلامت روانی در 31 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
بخشی از متن:
مبانی نظری وپیشینه تحقیق بهداشت روانی وسلامت روانی
فصل دوم:
10-هدف اصلی بهداشت روانی و دیدگاههای روان تحلیگری و انسانگری در مورد بهداشت روانی
11-الگوی شخصیت سالم از دی دگاه پرلز
12-دیدگاه اریسکون در مورد مشخصات افراد سالم
فهرست مطالب
13-دیدگاه انجمن ملی بهداشت جهان درباره افراد دارای سلامت ذهنی و روانی
14-دیدگاه نظرهای نظری دربارة سلامت روانی
الف ـ نظریه سیستم ها
ب ـ ودیکود اکولوژیکی
ج ـ مفهوم تعادل حیاتی
تاریخچه:
اگر چه وجود بیماری های روانی در جوامع مختلف از قرنها پیش مورد تأیید قرار گرفته است اما در طی قرن حاضر که روشهای آماری برای برآورد نمودن حجماین مشکلات مورد استفاده قرار گرفت.
در قرن 19 علوم و تکنولوژی پیشرفت قابل توجهی کرد و انقلابات اجتماعی زیادی بوجود آمده و بعلّت تحوّلات اجتماعی، علم پزشکی جزو علوم انسانی و روان شناسی و مسایل روانی بعلت پیدایش دانشگاهها مسئله روز شد و مکاتبات مختلف علمیدر زمینه روانپزشکی و روان شناسی بوجود آمد که به علّت گستردگی آنها از ذکرشان صرف نظر میشود. ولی نتیجه کلی آنها پیدایش روانیزشکی به شکل امروزین است.
به منظور انجاماین تحولات در سال 1930 اولین کنگره بین المللی بهداشت روان با شرکت نمایندگان 50 کشور در آمریکا تشکیل شد و بعلت بروز جنگ جهانی دوم تشکیل کنگره های بعدی به تعویق افتاد و نهایتاً در سال 1948 سومین کنگره بین المللی بهداشت روان در لندن تشکیل و اساس فدراسیون جهانی بهداشت روانی بینانگذاری شد و در همان سالاین فدراسیون به عضویت رسمیسازمان یونسکو و سازمان جهانی درآمد. (میلانی فر، بهروز،بهداشت روانی،انتشارات رشد سال 1372)
در قرن بیستم با امروزین شدن رشته های مختلف علمیدانش همه گیر شناسی نیز تحول پیدا کرده و شیوه هایی جهت بررسی وتحقیق بیماریها ابداع شد که با گذشت زماناین شیوه ها نیز تکامل یافته و کاملتر شد.
بر همین منوال نتایج مختلفی که در طی دوره های زمانی مختلف و یا در مکانهای مختلف بدست آمده با همدیگر مغایرت دارند و دراین زمینه تحقیقات دیگری جهت جمع بندی و نتیجه گیریهای کلی بر روی تحقیقات قبلی آمده صورت گرفته که از آن جمله میتوان کاردورنوند (Dohrenwend) اشاره کرد.
وی در مروری که بر مطالعات همه گیر شناسی اختلالات روانی،این مطالعات را به سه گروه تقسیم میکند:
گروه اول ؛ اکثراً در نیمه اول قرن 20 و قبل از وقوع جنگ جهانی دوم صورت گرفته است محققیناین دوره در زمینه یابی در جامعه بیشتر به گزارشهای مراکز درمانی، پرونده های بیماران و اطلاع دهندگان کلیدی متکی بوده اند .
گروه دوم ؛ به دنبال جنگ جهانی انجام گردیده و همانند بیشتر مطالعات انجام شده در کشورهای اروپایی و آسیا یک روانپزشک و یا تیم تحقیق با تمام افراد مصاحبه کرده و تشخیص موارد بر اساس مصاحبه داده شده است دورنوفد درمقایسه مطالعات انجام شده قبل و بعد جنگ جهانی دوم مطرح نمود که میانگین شیوع انواع اختلالات روانی در 16 بررسی دوره اول برابر 6/3% ودر 60 تحقیق دومین دوره 20% بوده است.
سومین گروه شامل مطالعات همه گیر شناسی در طی دو دهه گذشته بوده که از اواخر سالهای دهه 1970 شروع شد و محققین سعی نمودند او از وسایل و ابزارهای معتبر و استاندارد و مصاحبه های بالینی بر اساس ملاکهای تشخیص طبقه بندی ها استفاده نمایند.
در مطالعات بدست آمده از مرور مطالعات همه گیر شناسی اختلافات روانی در کشورهای مختلف جهان که در آنها از آزمونها و ارزیابی بالینی استفاده شده ـ میزان شیوع اختلالات بین 40 ـ 10% در نوسان بوده است (باقریو عباسی و همکاران، بررسی همه گیر شناسی اختلالات روانی در مناطق روستایی یزد. فصلنامه اندیشه و رفتار سال اول شماره یک 1373 ص 42ـ32) بخشی از تفاوتهای موجود به روش شناسایی بیماران مربوط میشود. بهره گیری از روشهای پژوهشی یکسان و آزمونهای غربالگری معتبر و پایا روش کاملاً مناسبی برای از میان برداشتن تفاوتهای یاد شده به نظر میرسد.
به کاربردناین آزمونها دارای برتریهایی به شرح زیر است:
قبل از آنکه در مورد اطلاعات اخیر که با استفاده از شیوه های روش شناختی جدید استاندارد شده صورت گرفته بپردازیم لازم است توضیح مختصری نسبت به ابزارهای تحقیق طراحی شده جدید و ویژگیهایی که بایستی داشته باشند و مسایل و موانع خاصی که در جهت طرحاینگونه ابزراها در رابطه با بیماریهای روانی وجود دارند ارائه گردد.
برای اندازه گیری و تعیین ویژگی پدیده های هر شاخه علمیروشهایی بوجود آمده است. در مقایسه با سایر رشته های طب بعلت آنکه بیماریهای روانی را نمیتوان با پارامترهای زیست شناسی و فیزیولوژیکی مانند فشار خون و آنالیز ادراری مورد ارزیابی قرار داد و روانپزشکی در وضعیت نامساعدی بسر میبرد در نتیجه پژوهشها بسمت استفاده از معیارهای بنام مقیاس مدرج (RatinGscal) که به منظور تبدیل علایم بالینی یک شخص در یک مقطع زمانی و یا تکمیل اطلاعات بیماری معاینه فیزیکی شده است بکار میرود. چنین کاربردهایی هم برای مراقبتهای بالینی و هم مقاصد پژوهش میتواند مهم باشند اگر چه بیشتر برای مقاصد پژوهش کاربرد یافته اند.
از بین هزاران ابزار مختلف طراحی شده که هر کدام مزایا و معایبی را برای خود دارا هستند پژوهشگران مجبورند یکی را برای خود انتخاب کنند برای آنکه ابزار انتخاب شده برای مقاصد تحقیق کامل باشد وجود بعضی از ویژگیها در آن را بایستی در نظر داشت .
میزان توانایی انتقال اطلاعات ثابت و قابل تجدید یک ابزار را پایایی (riability) آن تست میگویند که میتواند به طرق مختلف مشخص شود. وقتی یک ابزار یک بعد خاصی مثلاً ضریب هوشی با شدت افسردگی باشد پایایی آن به صورت ضریب همبستگی یا (r) که عددی از صفر تا یک است نشان داده میشود.
که نمره صفر به معنای آن است که ابزار در افتراق آن یک مورد از دیگری ناتوان است و نمره 1 به معنای آن است که نمرات بدست آمده توسط پایا ثابت است.
آزمونهای دیگر مانند ابزارهای تشخیصی سعی دارند که فرد موردآزمون را در یک گروه تشخیص خاص قرار دهند و برای نشان دادن پایاییاین گونه ابزارهای قیاسی بیشتراز ضریب کاپا (k) استفاده میشود واین ضریب بیانگراین واقعیت است که میزان زیادی از توافق بواسطه شانس حاصل میشود. ضرایب بالای 80 دردص برای آزمونها ضرایب خوبی محسوب میشوند. ضریب کاپای بالای 75% بعنوان عالی و زیر 40% به عنوان ضعیف تلقی میشود.