ادبیات نظری تحقیق عملکرد و ارزیابی عملکرد
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 137 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 22 |
ادبیات نظری تحقیق عملکرد و ارزیابی عملکرد در 22 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
بخشی از متن :
عملکرد
- مفهوم عملکرد:
عملکرد در ساده ترین تعریف ممکن عبارتست از آنچه فرد به عنوان وظیفه در شغل خود انجام میدهد(زاهدی و دیگران، 1379، 284) یا اینکه منظور از عملکرد موثر، عملکردی است که در جهت نیل به اهداف سازمان می باشد(سعادت ،1384: 253) بسیاری از افراد تلاش و عملکرد را با هم یکی می دانند در حالی که منظور از تلاش، انرژی و نیرویی است که کارمند صرف انجام کار می کند. میزان تلاشی که از کارمند دیده می شود تابع دو متغیر است: ارزش پاداش برای کارمند و احتمال دریافت پاداش در صورت تلاش. اما عملکرد، نتیجه واقعی و قابل اندازه گیری تلاش است. اگرچه تلاش منجر به عملکرد می گردد، این دو را نمی توان با یکدیگر برابر دانست و میان این دو تفاوت فاحشی وجود دارد. اختلاف میان تلاش (یعنی آن چه کار کند می کوشد تا حاصل آید و عملکرد (یعنی آنچه واقعاً حاصل شده است) بستگی به ترکیب دو متغیر دارد:
خصوصیات و توانایی های کارمند و تصوری که کارمند از نقش خود دارد، نتیجه گیری از تلاش، اولاً به تخصص، مهارت و دانش شغلی کارمند و ثانیاً به برداشت و تصور او از کار بستگی دارد.
در یک تعریف نسبتا جامع، عملکرد عبارت است از کارایی و اثربخشی در وظایف محوله و بعضی داده های شخصی نظیر حادثه آفرینی، تاخیر در حضور برسر کار، غیبت و کندی کار. در این تعریف کارآیی به معنای نسبت بازده به دست آمده به منابع به کار رفته است و اثربخشی عبارت است از میزان دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده از سوی دیگر عواملی همانند غیبت، کندی درکار، تاخیر و حادثه آفرینی می توانند معیارهای مناسبی برای سنجش عملکرد باشند (کامکار و دیگران، 1384، 22).
عملکرد معیار پیش بینی شده یا معیار وابسته کلیدی در چارچوبی که ارائه می دهیم، می باشد که این چارچوب به عنوان وسیله ای برای قضاوت در مورد اثربخشی افراد، گروه ها و سازمان ها عمل میکند (اندرو، 1998، 966).
عملکرد حاصل فعالیت های یک فرد، از لحاظ اجرای وظایف محوله در مدت معین میباشد(آرمسترانگ، 1991، 57).
عملکرد، حاصل یا نتیجه فرآیند و تحقق اهداف می باشد. فرآیند بدین معنی است که انجام هر کاری طی مراحلی می بایست صورت بگیرد تا آن کار انجام پذیرد و تحقق اهداف بدین معنی است که با رعایت مراحل کاری، آن هدف تحقق پیدا می کند(دفت، 1374، 206)
بدین ترتیب آنچه در تمامی تعاریف مشترک است نحوه انجام وظیفه و مسئولیت های محوله است.
-عوامل موثر در بهبود عملکرد
از آنجایی که بهبود عملکرد کارکنان ضرورت و اهمیت دارد لذا توجه به نیازها و ویژگی های تکتک کارکنان و تامین منافع آنها با در نظر گرفتن منافع سازمان از اهمیت ویژه ای برخوردار است و برقراری تعادل میان اهداف فرد، سازمان و اجتماع الزامی است و نمودار وظیفه و نقش اساسی مدیران در رابطه با بهسازی و بهبود عملکرد کارکنان در سازمان می باشد. عوامل موثر در بهبود عملکرد عبارتند از:
1-بهره وری نیروی انسانی: در سازمان منابع انسانی نقش اساسی ایفا می نمایند و مدیران موفق، مدیرانی هستند که از ظرفیت های بالقوه انسانی به خوبی استفاده می کنند و موجبات رشد و تعالی کارکنان را فراهم می آورند، نیروی انسانی محور فعالیت ها در سازمان محسوب می شوند.
2-وجدان کار و انضباط اجتماعی: که اعمال خود کنترلی است.
3-تحول در سیستم و روش ها
4-صرفه جویی در کلیه مصارف و هزینه های سازمان
5-تفاهم بین کارکنان و مدیران: با ایجاد یک سیستم مشورتی دوره ای بین کارکنان و مدیران میتوان مسائل را به آسانی حل کرد.
6-ساختار سازمانی و سیستم های کارآمد: هدف از این کار، واکنش مناسب نسبت به شرایط محیطی و ساده کردن تصمیم گیری است.
7-تحقیق وتوسعه: عامل موثر در بهبود عملکرد، افزایش بهره وری، ایجاد و تقویت واحد تحقیق و توسعه است.
8-ایجاد فضای روانی مناسب: فضای روانی مناسب می تواند روحیه کارکنان را بهبود بخشد و زمینه مشارکت بیشتر آنان را در مسائل و مشکلات سازمان را فراهم آورد و حتی خلاقیت و ابتکار آنان را تقویت کند(رستمی نیا، 1379، 49).
- مدیریت عملکرد
مدیریت عملکرد رویکردی است سیستماتیک که از طریق فرآیند تعیین اهداف استراتژیک عملکرد، سنجش و ارزیابی عملکرد، جمع آوری و تحلیل داده های عملکرد و به کارگیری این داده ها به بهبود عملکرد سازمان منجر می شود .
- ماهیت مدیریت عملکرد
مدیریت عملکرد فرآیندی مشترک بین مدیران و افراد و گروههایی است که برآنها مدیریت می کنند. مدیریت عملکرد، مبنای مدیریت براساس قرارداد است نه فرماندهی. مدیریت عملکرد برمبنای توافق اهداف، دانش، مهارت، شایستگی، بهبود عملکرد و طرح های بهبود و توسعه بیشتر میباشد. مدیریت محتوا نه مدیریت عملکرد.
- هدف مدیریت عملکرد
مدیریت عملکرد یکی از ابزارهایی است که برای کسب نتایج بهتر از کل سازمان یا گروهها و افراد درون آن از طریق فهم و مدیریت نمودن عملکرد در یک چارچوب توافقی از اهداف برنامه ریزی شده استانداردها و نیازمندی های شایستگی مورد استفاده قرار میگیرد. مدیریت عملکرد فرآیندی برای ایجاد درک مشترک از آنچه که باید حاصل شود و رویکردی برای مدیریت و توسعه افراد به روشی است که احتمال موفقیت را در کوتاه مدت و بلند مدت افزایش می دهد. مدیریت عملکرد به مدیریت صف تعلق دارد وتوسط آن به اجرا در می آید. همانگونه که شپارد و فلیپات تعریف کردهاند: هدف اساسی مدیریت عملکرد ایجاد فرهنگی است که افراد و گروه ها برمبنای آن مسئولیت بهبود مستمر فرایندهای کسب و کار، مشارکت و معارت های خود را بر عهده می گیرند(آرمسترانگ، 1385، 7).
- تعریف ارزیابی عملکرد
موضوع ارزیابی عملکرد یکی از مباحث گسترده ای است که دامنه وسیعی از رشته ها و صاحبنظران بر آن اثرگذار بوده اند و گزارش ها و مقالات زیادی درباره آن نوشته شده است. ارزیابی عملکرد و یا سنجش عملکرد فرآیندی است که بوسیله آن یک مدیر رفتارهای کاری کارکنان را از طریق سنجش و مقایسه آنها با معیارهای از پیش تنظیم شده ارزیابی می کند. سپس نتایج حاصله را ثبت می کند و در نهایت آن را به اطلاع کارکنان سازمان می رساند. منظور از ارزیابی عملکرد کارکنان و جمع آوری اطلاعات برای کاربردهای سازمانی مانند پرداخت حقوق و مزایا، برنامه ریزی نیروی انسانی، آموزش و بهسازی می باشد(مورهد و گریفین،1375، 479). بطور خلاصه منظور از ارزیابی عملکرد، فرآیندی است که به وسیله آن کار کارکنان در فواصلی معین و به طور رسمی، مورد بررسی و سنجش قرار می گیرد(سعادت، 1384، 214). شناخت کارکنان قوی و اعطای پاداش به آنها و از این طریق، ایجاد انگیزه برای بهبود و عملکرد آنان و سایر کارکنان، از جمله علل ارزیابی عملکرد است. در حالی که امروزه جنبه راهنمایی و ارشادی این عمل، اهمیت بیشتری یافته است و هدف اصلی ارزیابی عملکرد است که اطلاعات ضروری درباره نیروهای شاغل در سازمان جمع آوری و در دسترس مدیران قرار گیرد تا آنها بتوانند تصمیم های به جا ولازم را در جهت بالا بردن کمیت و کیفیت کار کارکنان اتخاذ نمایند. بنابراین، هدف نهایی از ارزیابی عملکرد، افزایش کارآیی و اثربخشی سازمان است